فقط حق را جمیل یافتم


◊ به مناسبت روز زندگی

نامه یه دختر خیلی کوچولو





خدا جونم...سلام
خوبی؟ فرشته ها خوبن؟ تو آسموناچه خبر؟
حال من خوب نیست...
خدایا تازگی ها خیلی بی معرفت شدی! دیگه سر به ما نمی زنی...
دیگه تو خوابم نمیای...
خانوم گفته بود خدا به اونایی که خیلی تنهان، بیشتر سر میزنه...
چون کسی رو ندارن ، چون موقع خواب کسی بوسشون نمیکنه ، چون هیچکی دلش واسشون تنگ نمیشه...
میدونی چرا؟ چون خدا هم تنهاست ، تنهایی رو میفهمه .
خدایا از مامان بابام چه خبر؟ ندیدشون؟ مگه قرار نبود پیداشون کنی بیاریشون تو خوابم؟
مگه قرار نبود دو تا فرشته رو بفرستی دنبالشون؟؟ چیه؟ دو تا فرشته از جمع فرشته هات کم بشن اشکالی داره؟
میدونی کلی واسه اون لحظه ای که مامان بابارو بیاری تو خوابم نقشه کشیدم....
اول می پرم بغلشون، بوسشون میکنم...بد بهشون اخم میکنم که چرا این همه سال حتی تو خواب من هم نیومدن...بعد هم میزنم زیر گریه...
خدایا...
تا حال گریه کردی؟؟..به نظر تو چیز خوبیه؟؟ آدم باهاش خالی میشه؟؟
اینجا، نصف بیشتر بچه ها شبا قبل از خواب گریه میکنن...آخه تنهان...
خانوم گفته خدا خواسته که شما این وضعیت رو داشته باشین...خدا همه شما رو دوست داره.
خدایا جدی مارو دوست داری؟ پس چرا بین این همه بنده هات بابا مامان منو گرفتی؟ کجا بردیشون؟
خدایا دیگه باهات قهرم...اون سوره رو که تازه یاد گرفتم و قراره تو جشن بخونم،دیگه واست نمیخونم...بزرگ هم بشم نماز نمی خونم
خدا جونم، خیلی بدی!
این همه بچه اینجان، تو اقلا واسه همشون یه پدر مادر پیدا کن...نمیکنی؟
خانوم مهربونه ، ولی میدونم جای مامان نمیشه... آخه مامان یه کارایی میکنه که خانوم نمیتونه...چه کارهایی؟...نمیدونم ، چون تا حالا مامان نداشتم ، ولی تعریفشو شنیدم...
خدایا جمعه رفته بودیم پارک با همه بچه ها...اما دیگه نمیرم ..همه یه جوری مارو نگا میکنن انگار که تقصیر ماست که مامان و بابا نداریم...
خدایا دیگه دوستت ندارم ، هر چقدر هم که خانوم بگه خدا خوبه. ولی من میدونم که تو بدی ، تو منو دوست نداری!آدم چطور یه نفرو دوست داشته باشه ولی اون دوستش نداشته باشه؟؟
خدایا من عروسک خرگوشیمو دادم به دوستم ، چون اون هم مثه من بود: تنهای تنها! مگه تو تنها نیستی؟؟مگه تو خیلی چیزا نداری؟... پس ببین که از من بی معرفت تری..نه؟
خدا جونم...به خدا دیگه دوستت ندارم...اصلا این آخرین نامه ایه که واست می نویسم..حیف اون شبهایی که شعرایی رو که یاد میگرفتم واسه تو می خوندم...بچه های دیگه اگه واسه مامان و بابا
شعر بخونن ، کلی جایزه میگیرن ، ولی من واسه تو که همه کار میتونی بکنی خوندم ، ولی حتی به قولت عمل نکردی...
باشه ...من دیگه میرم ..میرم به دنبال سرنوشت ...اصلا هم دنبال هم نیا ...دیگه طرفت نمیام...
...
...
...
نه !! باشه ببخشید ..غلط گفتم ...عصبانی بودم ...خدا جون دوستت دارم ...اگه تو نباشی واسه کی شعر بخونم؟ واسه کی نامه بنویسم؟ جلوی کی گریه کنم؟؟؟؟؟

دوستدار تو ---دختری که خیلی آرزو داره


دوستان مطلب بالا مال خودم نیست میدونمم خط اولشو بخونید به این موضوع پی میبرید ازم لینکشم نخواهید ببخشید شرمنده  از اون دوستی هم که این مطلبو از وبلاگش برداشتم معذرت خواهی  میکنن ببخشید منو


آبدارچی تنها
نظرات 11 + ارسال نظر
افسون سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:35 ق.ظ

سلام
مهربانی رو صفا رو صداقت رو باید فقط توی وجود بچه ها دید و بس یه روایتی از امام صادق (ع) که میگه پنج خصلت توی وجود بچه هاست که اونا رو به پیامبران شبیه کرده - یکیش همین صداقت
چقدر احساسش رو صمیمانه بیان کرده بود . خب تا حدود زیادی هم داشت چرا فقط این گروه از خلقتهای خدا باید اینطور بشن نمی شه گفت غضب خدا نمی شه گفت حکمت خدا
من خودم وقتی گرفتار دردی می شم خودم رو تسلی می دم و میگم حکمت خداست بعد یه نیروی توی وجودم ندا می ده حکمت خدا؟ چرا این حکمت مرتب باید شامل حال تو باشه و بس ......
اینها از موضوعاتی هستن که هیچوقت نمیشه در موردشون قضاوت کرد هیچوقت پس باید بگیم خدایا به داده و نداده ات شکر شکر شکر
بهنام مطلبت فوق العاده بود ترشی نخوری یه چیزی می شی بابابزرگ

میکاییل سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:52 ق.ظ

خدمت خدای مهربان سلام ........ والسلام . فیلم زیر نور ماه رو دیدی ؟ اون نامه ای که به خدا می نویسه ،‌ از زبون بچه ها نیست ولی همون صداقت رو داره . واسه خاطر این که از دل می نویسه . هر کی از دل بنویسه حتما صداقت توی گفتارش موج می زنه و دلنشین میشه . ولی جناب آبدارچی لینک رو به ما ندادی اوکی ، حداقل از صاحب مطلب اجازه می گرفتی یا لااقل بهش می گفتی که مطلبت رو استفاده کردم . احترام به دیگران ، احترام گذاشتن به خوده . شاد زی

آبدارچی سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:13 ق.ظ

سلام دوست عزیز میکاییل . این شاد زی رو یکی از بچه ها میگفت نکنه تو ......... خب بی خیال من یه بار این اجازرو گرفتم اگر همونی هستی که فکرشو میکنم خودت آدرسه لینک داری پس از من نخواه دومندش یه بار ازش اجازه گرفتم قبول کرد گفت مختاری البته اجازه مال یک سال نیم پیش بود . اینجام اگر لینک ندادم قبول کنید بچه ها فکرای جور وا جوری دارن نمیشه همچیز رو به همه کس گفت .... امید وارم متوجه حرف شده باشید . اگرم خودتو معرفی کنی ممنون میشم

افسون سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:10 ب.ظ

آبدارچی جونم فکر می کنم این شادزی رو بابا شپلی می گفته یا میگه نمی دونم خوبه بهش بگیم آدرس لینک این شادزی رو هم بده
هههههههههههه

رضا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:23 ب.ظ http://agha-reza.persianblog.com

سلام... آخرش خیلی جالب بود... نه ... ببخشید... غلط گفتم...(منظورت غلط کردم دیگه)... آبدارچی که تنها باشه... همین میشه...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:27 ب.ظ

افسون تا حالا بیاد ندارم که گفته باشم شاد زی D: .. ولی خب جمله قشنگیه .. راستی یکی رو میشناسم که میگه شادی زی مهرافزا منتها اسمش خاطرم نیست توی وبلاگ های دیگرون دیدم در عین حال نوشته های میکاییل عزیز به نوشته های اون عزیز که من میگم نمی خوره .. خوش باشین . والسلام بی سلام

اردیبهشت سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:51 ب.ظ http://ordibeheshtpoem.persianblog.com

سلام ای مهربان... شعرهایتان زیبا بود... به ما هم سر بزنید.... یا حق...

افسون چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:35 ق.ظ

والسلام بی سلام
یادت ندادن که بچه زدن نداره نه بهت نگفتن بچه رو نباید بزنی اخم هم نکن استعدادهاش شکوفا نمی شه چه معنی داره؟
بداخلاققققققققققققققققق
:دی :دی :دی :دی :دی :دی :دی :دی :دی :دی :دی

رویا چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:03 ق.ظ http://hezarharf.persianblog.com

سلام بی منطق ترین جمله ( خدا خواسته تو این وضعیت رو داشته اون همه رو دوست داره ) یعنی چی؟ چرا ما تموم حرفامونو می زنیم کفر می گیم ولی اخرش میگیم ببخشین غلط کردم نباید اینو می گفتم ! منو ببخش ! ما انسانیم ادمیم خدا نباید از ما توقع داشتن احساس و قدرت یه فرشته محبوب یا مغضوب رو داشته باشه چرا ازش عصبانی هستیم داد بزنیم حق اعتراض داشته باشیم اگه وجود داشته باشه می شنوه اما این دلیل خوبی نیست که چون ما رو دوست داره زجر می کشیم ! خدایااااااااااااااااااااا تو کی هستی چی هستی؟ دلم می خواد مثه حضرت ابراهیم که از خدا خواست معجزه زنده شدن مرده ها رو نشونش بده و داد (البته من شنیدم و خوندم ندیدم راسته یا دروغه) به منم نشون میداد می خوام اونجوری که هست حسش کنم نه اونجوری که من می خوام !

رویا چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:14 ق.ظ http://hezarharf.persianblog.com

سلام اینجا به افسون گلم بگم عزیز دلم فدات شم سعی تو زندگی دوستای زیادی داشته باشی از هر قشری اما به اندازه ارزششون بهشون محبت کن دوستات گلچین کن و نگهشون دار با دوستای خوب و انسان بودن بهترین لحظات زندگی رو داشته باش اگه با دوستان زندگی کنی هیچوقت احساس کمبود نمی کنی دورا دور دوست داشتن حاصلش کم رنگی امید و زنده بودنه همجوری که هستی با دوستات باش نه اونجوری که اونا می خوان اینطوری از تو سو استفاده نمیشه خودتی و بس به اونی تکیه کن که محکمتره ابدیده تره و دوستت داره به خاطر خودت وجودت نه حرفات نه رفتارت نه پولت نه زیباییت من نمی گم بیا دردتو به من بوگو و نمی گم می تونم کمکت کنم اما اگه یه روز احساس کنی که می تونی به من تکیه کنی با تموم قدرت و وجود می ایستم نمی ذارم بیوفتی حتی اگه پاهام بلرزه و خودم بیوفتم دوستات رو از دست نده هیچوقت من واقعا با بچه های خودمونی چت روزی که چند باری دیدمشون بهترین لحظات رو داشتم فراموش نشدنی ولی از بینشون گلچین کردم و تا اخرشم هستم هیچ ضربه ای تا حالا از دوستی نخوردم و پیشمون هم نبودم همیشه سعی کردم نظر دشمنانم رو نسبت به خودم عوض کنم حتی اگه نتونسته باشم افسون جان خودت باش و با دوستایی باش که ارزش وجودت رو احساس کنن و تو هم ارزش اونا رو

ارمین چهارشنبه 19 آذر‌ماه سال 1399 ساعت 07:20 ب.ظ

سلام دوستان من یه آرزویی دارم که خیلی دوسش دارم من آنقدر تنها هستم هر شبی که می خوام بخوابم خیلی گریه میکنم چون خدا قولی که بهم میده عمل نمیکنه؟ من هر قولی که بهش میدم عمل میکنم اما خدا نه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد