بسم حق الکریم
که عدالتش بر من گشت یقین
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت می گردد جهان بر مردمان سخت کوش
وانگهم در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان می گفت نوش
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
گوش کن پند ای پسر و ز بهر دنیا غم مخور
گفتمت چون درٌ حدیثی گر توانی داشت هوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زآن که آنجا جمله اعضا ، چشم باید بود و گوش
بر بساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست
یا سخت دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد
آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش
سلمان
نخوندم ولی خیلی خوش حالم که برگشتی . قدم رو سر ما گذاشتی سلمان خان .
قبلا هم پرسیدم جواب ندادی ، با تبادل لینک موافقی بهنام خان (دو نخطه دی)
سلام.
میدونی یاد این شعر افتادم که یک روز عزیزی بهم گفت خیلی وقت پیشا که:
هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند
وانکه این نکته ندانست در اغیار بماند
منم اگه بتونم با این تنبلی و بی حوصلگیم کنار بیام امروز خیال دارم بنویسم.
باران/
این پیله که بر تن خویش تنیده ای ، حصاری ست خودساخته بدر و پرواز کن
سلام شادوماد خوش اومدی سلمان واسه خانومت ازاین شعرا نخونیا حوصله اش سر میره یادت باشه گفتی دعوتما اوکییییییییییییییییییییییییی ؟!
این شعر حافظه باید حافظ بخونه (دونخطه دی) تو رو هم گفتم دعوتی دیگه اوکیییییییییییییییییییییی
سلام
واقعا دوای هر دردی همین اشعار ناب حافظ
غزل قشنگی برات افتاده بابایی تا ببینی نیتت چی بوده
هومم .. نیتم یه جورایی بود ، نمیدونم بگم پاک بود یا نبود ، ولی یه جورایی بود
سلام بابایی جونم ...
شعر زیبایی بود ...تشویــــــــــــــــــــــــــق...
منم آپم ...بیاین که اگه دیر بجنبید یه بمب می ندازم تو ویلاگتون ...می ترکونمش ... دیگه خود دانیند ...
~ بای بای
علیک سلام بابایی .. چشم
دوباره سلام ......بابایی بیا ..تو وبلاگم تظاهرات شده ... بیا از خودت دفاع کن ....:ی
سلام . بسم رب شهدا و صدیقین . سلمونی قشنگ بود می گوم با تبدل لینکت موافقی یا مخالف ؟:ی دو نقطه یه :ی پاینده باشی بهنام خان بای