بسم حق
سلام
تب مارمولک هم فروکش کرد . راستش عادت کردم چیزی رو که امروز در موردش خیلی مانور داده میشه و سر و صدا به پا می کنه رو , فردای اون روز تجربه کنم . شاید فکر کنی یه جوری قضیه لوث شده است دیگه و اون تازگی رو نداره ولی یه سری چیزها مثل این فیلم که به نظرم پر از حرف نو بود , وقتی با زمینه های ذهنی متفاوت ناشی از دیدگاه های آدم های مختلف همراه میشه , می تونه نگاه تو رو تیز بین تر کنه و دقیق تر بشی توی روابط , دیالوگ ها , حرف ها و حتی توی نگاههای اون پسرک بی زبون .
نقدهای زیادی از این فیلم رو توی روزنامه ها و مجلات یا توی سایت ها و وبلاگ ها خوندم و از این و اون شنیدم , ولی اولین باری که خلاصه ای از اون رو در حد چند سطر در یک هفته نامه خوندم ناخودآگاه به یاد ژان والژان یا همون شهردار مادلن افتادم و وقتی که فیلم رو دیدم این حس برام قویتر شد . من نقاد نیستم ولی در حد عقلم اینجوری برام تداعی شد .
نقدی ندیدم و نشنیدم که اینجوری به این فیلم نگاه کرده باشه , شاید چون من شهردار مادلن رو توی لباس یک آخوند دیدم ؛ ولی لباس چه فرقی می کنه چی باشه ؟ منم مثل رضا مارمولک خیلی وقتها که دلم پره و از همه شاکیم , دوست دارم به یکی فحش بدم و به قول آقا رضای آخوند چه کسی بهتر از همین جماعت آخوند .
اصلا چرا هر دوی اینها باید رضا باشند ؟ اصلا این دو به چی رضا هستند و رضایت دارند ؟ چه شباهتی بینشون هست جز این که هر دو بالفطره دزد یا آخوند یا یه هنرمند سفالگر یا یه هنرمند بازیگر بودند منتها هر کدوم راهشون رو جداگانه انتخاب کردند . این تفسیر ساده ای از همون کلام مبارکه که میگه : برای رسیدن به خدا راههاست به تعداد ابنای بشر .
در مورد این فیلم خیلی حرف دارم ؛ خیلی نکته ها توش دیدم ولی در حد همین چند خط کافیه . شاید بعدها به مناسبات دیگه بازهم گریزی به این فیلم زدم و مطلبی نوشتم .
این آپدیت برای مدت ۱۵ روزه یا شایدم کمتر یا بیشتر ولی همین حدود ببخشین که بلند و طولانیه مثل همیشه خب دیگه اینا رو یه باره نوشتم چون اون وسط دیگه شاید حتی برای چک کردن آف هامم نتونم بیام (البته آبدارچی و افسون هنوزم هستن) . ولی خدایی ببینین چقدر آدمیزاد باید حالش خراب باشه که این نوشته های متفاوت و حتی متناقض رو در شرایط بنویسه که یه کتاب که از منطق و مدارهای منطقی حرف می زنه جلوش باز باشه و چند روز دیگه هم امتحان داشته باشه (البته این نوشته ها مربوط به چند روز پیشه , امتحان رو هم پشت سر گذاشتم خدا رو شکر زیاد با بقیه امتحاناتم فرقی نکرد) . یه مطلبی رو آبدارچی خواسته بود که در شماره 100 مجله چلچراغ چاپ شده بود لینکش با خودش :
اندر احوالات استفاده از شمارشگر در وبلاگ ها , 3 حالت وجود داره :
1-وبلاگ شما آنقدر بازدید کننده داره که هر کی می بینه اول از همه این که تعجب می کنه , بعد میگه بابا این چه آدم خودبین و گردن فرازیه ! بابا شما که کارت درسته , یه دستی توی جیب مبارک بکن و یه سری امکانات خوب برای وبلاگت بخر . مثلا یه Domain یا یه Host که شمارشگر هم داشته باشه . دیگه چی از این بهتر ؟ هم فاله هم تماشا . هم دات کام شدی , هم شمارشگر دقیق و مخفی داری .
2-وبلاگ شما اصلا بازدید کننده نداره . من یه سوالی برام مطرح شده , اونم این که شما که اینقدر بازدید کننده هات کمه , مجبوری جیغ بزنی من 10 تا بازدید کننده دارم ؟
3-وبلاگ شما بازدید کننده های نه خیلی زیادی داره , نه خیلی کم . از اونجا که میگن آدم باید پله پله مراحل ترقی رو طی کنه , به مورد شماره یک همین قسمت مراجعه کنید و دست را در جیب مبارک خود نمایید ! به خدا خرجش زیاد نمیشه , ماهی 2000 تومن خیلی زیاده ؟ بابا همین 40 چراغ ماهی 1000 تومن خرج میذاره رو دستتون !
نکته : ما خودمون رو جز دسته چهارم می دونیم اونایی که وبلاگشون بازدید کننده کم داره ولی زیاد هم بد نیست منتهای مراتب همینجوریش کلی به خودمون زحمت میدیم تا آپدیت کنیم و شما هم کلی زحمت میدین شاید گاهی یه نظری از خودتون تراویدید(مصدر جدید از تراوش) ؛ فلذا همینی که هستیم از سر خودمون و شما زیاده . (یکی نیست بگه مورچه چیه که کله پاچه و اینا) . رفتم تا حدود ۱۵ روز دیگه
شاد باشید والسلام
پدرخوانده – سلمان
سلام . موفق باشی ایشا لا سر بلند بیرون بیای خداحافظ
گاهی هم بودن و نبودن اصلا فرقی نمیکنه.مثل نوشته های تو که فکر میکنی عقل کلی .
موافقم
***سلام بابایی جونم ....ایشالا امتحاناتو خوب بدی و سر بلند و پیروز بر گردی پیشمون ........موفق باشی ....بای بای...***
سلام..خیلی جالب بود...موفق باشی..ببخش که دیر شد.
من نمی دونم برای این جماعت چه فرقی می کنه کسی نظر بده یا نده یا تعداد بازدید کننده چندتا باشن - مهم اینه که آدم برای دل خودش می نویسه (در درجه اول این مهمه) و بعد مابقی من جایی یه وبلاگی دیدم که اصلا نظرات رو بسته بود ولی متن ها نوشته ها و حرفهایی زده که کمتر جائی بشه اونها رو خوند
نتیجه گیری : زیاد این چیزها براتون مهم نباشه لطفا بعدشم سلمان جان امتحانات رو خوب بده و دوباره برگرد که خیلی وقته کسی دوپایی روی اعصاب ما حرکات موزون انجام نداده
قربونت
اوهوم این که دیگران نظر میدن اونجاش برای من مهمه که بتونم یه حرف خوب ازش بگیرم .. می دونی اینو هزاران بار امتحان کردم و هزاران بار هم گفتم وقتی میگم هیچی نیستم ، یه طبل توخالیم ، همه با گوشه چشم نگاه می کنن و میگن خودشو لوس می کنه میخواد بگه من آدم بزرگی هستم (کلی هم اطلاعات دیگه ناشی از روانشناسی که همه دیگه این روزا یکی یه کتاب روانشناسی گرفتن دستشون) وقتی هم که میگم آهای ملت من توی این مورد ادعام میشه فلک هم عمرا بتونه روی ادعای من بزنه ، باز همه میگن غوره نشده مویز شده ،هول برش داشته ، بشین بینیم باااا حال نداری .. اما در مورد حرکات موزون آنان که می دانند به آنان که نمی دانند بگویند که من با اون هیکل نتراشیده و هیبت نخراشیده اگه بخوام هم نمی تونم حرکت موزون انجام بدم ؛ لکن جهت خط خطی کردن اعصاب شما با یک عدد شن کش (ایشالله می دونین که چیه یا اطلاعات باغبونی هم باید به رختون بکشم) چشم برخواهم گشت .. ختم آنکه عزیز دل نظر شما همونقدر برای من مهمه که من برای شما مهم باشم و همونقدر بی اهمیته که بی اهمیت باشم .. در حد یه مشاور یه نقد نه بیشتر نه کمتر .. شاد پیروز سربلند
سلام سلمان جان در مورد فیلم مارمولک بگم تنها صحنه ای که واقعا اشک تو چشام حلقه شد اونجایی بود که رضا مارمولک از دیوار زندان رفت بالا و اون پرنده رو که تو سیم خار دار اسیر شده بود ازاد کرد و با حسرت خیابونو نگاه کرد و همه زندانیا کف زدن این ازادی رو دیدن ولی رضا مارمولک تنبیه شد تو انفرادی تف به اسارت در مورد کامینت من همیشه گفتم بزرگترین حسنی که وبلاگ داره اینه که حرفاتو اونجوری که خودت می خوای از اون چیزی که خودت دوست داری میگی دلت خالی می شه احساستو می گی کسی واسه شنیدن حرفات منت سر ت نمی ذاره حرفا رو به خودت داری می زنی پس الکی به کسی اعتماد نکردی که شاید بعد باعث پشیمونیت بشه حالا چه کسی اونو بخونه و نظر بده چه اینکارو نکنه ولی مهم اینه که حرفا و فکرا تو مغزت می ریزه بیرون و جاش یه فکر و حرف و احساس تازه می گیره و قبلیا نمی گنده زودتر هم بیا و به میتی عزیز بوگو منم دلم تنگ شده واست مسیج تو خوندم حالی به حولی ههههههههههه
ghashang minevisi ama film maarmolak faghat 1 kopi sathi bood na chizi bishtar badesham manzooret az 2 hezar toam chi bood base g4rooh sevom ino be ki bedam?
شاید یه کپی سطحی بود ولی باید شرایطش رو دید : زمان ، مکان ، موقعیت و ... ضمنا این کپی در قالب کپی بود ولی در نود درصد مضامین فیلم میشه کاملا تفاوت قایل شد و مرز گذاشت .. اون قسمت آخر کامنتت رو هم شرمنده به علت آی کیوی فوق العاده بالایی که دارم متوجه شدم .. شاد باشی .. ممنون که سر زدی