صو

تو را نادیدن ما غم نباشد

                      که در خیلت به از ما کم نباشد

نظرات 4 + ارسال نظر
... یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:15 ب.ظ

دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد
افکند سر به زیر و حیا را بهانه کرد
آمد به بزم و دید من تیره روز را
ننشست و رفت و تنگی جا را بهانه کرد
رفتم به مسجد از پی نظاره ی رخش
بر رو گرفت دست و را بهانه کرد

... یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:15 ب.ظ

آغشته بود پنجه اش از خون عاشقان
بستن به دست خویش حنا را بهانه کرد

صو دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:22 ب.ظ

بذار اسممو بنویسم یه وقت یادت نره .چشمک

شیدا دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:46 ق.ظ

تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد