بسم حق


- بازم یه روز سخت گذشت و باز فردا یه روز سخت دیگه . ولی خدا عمر بده این احمد آقا رو که در همه حال کمک حال ماست . ولی باز فردا باید بدوییم دنبال زندگی . یادش بخیر بچگی ها ٫ روزگاری که مادر پاهاش رو دراز می کرد ؛ من روی پاهاش دراز می کشیدم و اون نوای لالایی همراه با حرکت پاها : چپ ٫ راست ٫ چپ ٫ راست ٫ ...



- خدایا شکرت تونستم امروز هم خونه رو محیطی آروم قرار بدم برا بچه ها و تونستم امروز هم با خوشحال کردن دل یه پیرزن پیرمرد به پایان برسونم . آخ که این پیرزن و پیرمرد چقدر تو بچگی ها منو تحمل کردن یعنی میشه از پس این حق عظیمی که به گردن من دارن دربیام . وای از اون گهواره چوبی : صدای دلنواز قیژ قیژ با اون حرکت پاندولی : چپ ٫ راست ٫ چپ ٫ راست ٫ ...




- ای داد از این رفقا باز امروزم دیر کردن ٫ وللش در عوض بعدش کلی حال کردیم - سعید رو بگو چطوری انداختیمش توی استخر :‌چپ ٫ راست ٫ چپ ٫ راست ٫ ...




- یه نوزاد ٫ توی گهواره آروم خوابیده و مادر در حالی که خودش بین خواب و بیداریه ٫ اون رو آروم و ناخودآگاه تکان میده : چپ ٫ راست ٫ چپ ٫ راست ٫ ...




- چپ ٫ راست ٫ چپ ٫ راست ٫ ... چقدر تکان دادن منو ٫ حالم داره بد میشه ٫ چرا تموم نمیشه :         آهای !!!         زلزله !!!



- پلکام داغ شده ٫ همه چیز خاک شده ٫ هیچ صدایی نمیاد ...      اما چرا یه صدای ضعیف ٫ ناله « نوزاد » عجله کنین شما رو به خدا ...



تو اون لحظه که همه در خواب شیرین بودن هیچ کدوم خواب یه همچین بازی رو از سرنوشت نمی دیدن ... اما « وه از این نرگس جادو که چه بازی انگیخت »
حداقل اشک بریزیم برای اون رویاهای شیرین و یادمون باشه که امروزشون با چند تا پتو شاید رفع بشه اما فرداشون چی ؟ اون نوزاد که زنده مونده رو کی میخواد برش گردونه توی جامعه ؟
خدایا ...
دیگه اشکام ریخت ...

پدرخوانده
نظرات 5 + ارسال نظر
کتایون یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:20 ب.ظ

خاک.....هرگز نباید لب میگشود ...
ساعات سختی به همه ما میگذره ....نمیدونم وقتی طبیعت نامهربان فریاد غضب الودشو بر سر این مردم میکشید ...کودکان رو ندید ؟.....و نمیدونم خداوند اشک های بی پایان بچه های یتیمی که بی طاقت فریاد مامان ..مامان سر میدن ......چه جوری پاک میکنه و جاش رو چشمهای معصوم اونا بوسه میزنه .....؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وحید ـژنرال دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:51 ق.ظ

سلام اقا ......
خوبی داداش اومدم این رو به شما بگم
این اتفاقی که افتاده و ما داریم در موردش تو هر جماعتی بحث می کنیم خیلی برای ملت ایران گرون تموم شده
من روز حادثه کرمان بودم
نمی دونی چه بلوایی بود خیلی خیلی شلوغ بود سرت رو درد نمیارم فقط میگم که خدا به همه صبر بده مخصوصا به خانواده های داغ دار

آبدار چی دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:02 ق.ظ

سلام پدرخوانده . فقط اینو بگم خوش به حالت خیلی قشنگ اطرافتو میبینی کاش میشد منم مثل تو نگاه کنم ولی نمیتونم .شماها فقط دارید به زلزله نگاه میکنید زلزله چیزی که نمیشه جلوشو گرفت اتفاقی که میفته با پیشرفته ترین دستگاها شاید فقط بتونی ده دقیقه قبل از وقوع اون تشخیص داد ...........................

تنهاترین دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:22 ق.ظ

پدرخوانده عزیز سلام
من ازطرف خودم این مصیبت رو به همه شما دوستان عزیز تسلیت میگم
ملت ایران بازهم ثابت کردند که الحق والانصاف بهترین مهربان ترین وباعاطفه ترین ملت دنیاهستند
پدرخوانده همه ما بابت این فاجعه انسانی اندوهناکیم . وکاری جزتسلیت گفتن به بازماندگان ودریافتن زنده ماندگان ازمابرنمی آید .
بیایید زنده ها رادریابیم وباکمک کردن به آنها هرچند ناچیز به آنها نشان بدهیم که هرچند شاید پدر ومادر وخواهر یابرادری راازدست داده اند اما درعوض میلیونها خواهر وبرادر دیگر دارند
پدرخوانده عزیز درکمک به این عزیزان باید عزت نفس آنها را هم درنظرگرفت .اگر میخواهیم برای آنها لباس گرمی بفرستیم لباسی نباشد که کهنه ورنگ ورورفته باشد طوری نباشد که انها احساس کنند ازروی ترحم است بلکه احساس کنند ازروی همدردی است
امیدوارم که این فاجعه ماروبه یه خودآورد که مرگ هرلحظه نزدیک است
پدرخوانده عزیز من بخاطردرسم سالها دررشت درس خوانده ام درخلال سالهای ۷۲ تا ۸۰
درآنجا پرورشگاهی وجود دارد که خیریه است ومتاسفانه پربود ازکودکانی که درزلزله رودبار همه کسان خودراازدست داده بودند
این راگفتم که بدانیم که این فاجعه دیدگان تا سالهابعد هم احتیاج به کمکهای مادارند طوری نباشد که هفته دیگر یادمان نباشد که چه اتفاقی افتاده که بعد ازآن باید به فکر باقی ماندگان این فاجعه بود که تاسالهای بعد هم احتیاج به کمک مادارند
باغ آفت دیده ای راآبادکردن همت است
خاطرافسرده ای راشادکردن همت است
روزقدرت ازفقیران دستگیری فخرنیست
روزمحنت ازضعیفان یادکردن همت است

نازنین دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:34 ق.ظ

باباجون سلام
نثرت قشنگه
اما هر چی خواست خدا باشه همه می دونیم قدرت و مشیت الهیی بر همه چیز غالبه

---الا بذکر الله تطمئن القلوب --

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد