زنی که کارش بردن ماست محصول خانه به دکه یی بقالان بود از عشق جوانی می سوخت و کام جستن را فرصتی می جست که ناگاه خبر یافت معشوقه به مرگی نا منتظر در گذشته است.
چون مار سر کوفته بر خود پیچید اما از وحشت آن که شوهر و بستگان او راز عشق ممنوعش را دریابند آن فغان در گلو شکست و دم بر نیاورد تا صبح روز دیگر که تغار بر سر به کار بردن ماست از خانه دور شد در میان راه به عمد لنگی زد تا تغار بیفتاد و بشکست .
آنگاه بر سر تغار شکسته نشست،سر به زیر چادر خود کشید و به بهانه ی تغار و ماست زیان کرده دیری بر نا کامی ی خویش اشک ریخت . اما در ان حال گروهی گرسنه بی توجه به زاری ی او پاره های تغار را ربود به اشتهای تمام ماست می لیسیدند. رهگذری که قضا را از ماجرای عشق زن آگاه بود در رسید و چون آن حال بدید
گفت:
تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان
آبدارچی
آبدارچی
شنبه 19 اردیبهشتماه سال 1383 ساعت 01:42 ب.ظ
افسون
شنبه 19 اردیبهشتماه سال 1383 ساعت 02:24 ب.ظ
خیلی بده آدم دردی داشته و فکر کنه مرحمی برای این درد نداره و بدتر از اون اینکه دیگران احساس کنند تو علی بی غمی . این نوشته ات آبدارچی جالب بود پیام های مختلف از یه طرف درد از طرف دیگه ترس و در نهایت سوء استفاده دیگران واقعا جالب بود راستی امروز برای اولین بار از تاسیس وبلاگها تا الان نفر اول شدم توی کامنت دادن هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
سلام خوبی خانومی یه نگاه به بالا سرت بنداز که ببینی یه عمره دیر رسیدی چشمک
آبدارچی
شنبه 19 اردیبهشتماه سال 1383 ساعت 02:34 ب.ظ
افسون زیاد خوش حال نباش
افسون
شنبه 19 اردیبهشتماه سال 1383 ساعت 02:56 ب.ظ
مممممممم حتما از بند پ استفاده کردین یا این جناب ف یکی از دوستان و فامیلهای شماست و گرنه من اومدم هیشکی نبود لوطی قهرم باهات قهرم باهات قهرمممممممممممممممممم
زیبا بود ..
خیلی بده آدم دردی داشته و فکر کنه مرحمی برای این درد نداره و بدتر از اون اینکه دیگران احساس کنند تو علی بی غمی . این نوشته ات آبدارچی جالب بود پیام های مختلف از یه طرف درد از طرف دیگه ترس و در نهایت سوء استفاده دیگران واقعا جالب بود
راستی امروز برای اولین بار از تاسیس وبلاگها تا الان نفر اول شدم توی کامنت دادن
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
سلام خوبی خانومی یه نگاه به بالا سرت بنداز که ببینی یه عمره دیر رسیدی چشمک
افسون زیاد خوش حال نباش
مممممممم حتما از بند پ استفاده کردین یا این جناب ف یکی از دوستان و فامیلهای شماست و گرنه من اومدم هیشکی نبود لوطی قهرم باهات قهرم باهات قهرمممممممممممممممممم
اوهوم.
آره تغاری بشکند ماستی بریزد .. وای به روزی که کاسه لیسان بیان و برات موعظه کنن می دونی چی میگم آبدارچی . تو می دونی .. وای از این آدمها
امان از ادمای ...........
که همه جا فرواون میشه ژیداشون کرد تو چت روزی خودمونم که دیگه نگو و نپرس
خیلی قشنگ بود عبرت گرفتیم
چرا باید بعضیها این صفتها رو داشته باشن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟