بسم حق الکریم


سلام

اگر .....
روزگار با ما سر یاری نداشت ، می زنیم توی گوشش ؛
رفیق با ما سر دو رنگی و دورویی داشت ،‌ بیخیالش میشیم ؛
قوم و خویش ناپاکمون خوند ، رومون رو ازش بر می گردونیم و میگیم .......  ؛
اگه همسایه زد توی گوشمون ، چارتا فحش بارش می کنیم ؛
اگه پدر ، مادر ، برادر ، خواهر هزار بار بارمون کنن ، جز مخلصیم چاکریم چیزی واسه گفتن نداریم فقط رو ترش می کنیم واسشون ولی دلمون میخواد می تونستیم داد می زدیم سرشون  ؛
اما دو تا موجود هستن که هیچ رقمه نمیشه بدشون رو خواست ،‌ نمیشه ازشون دلخور شد ، نمیشه براشون رو ترش کرد ، نمیشه حتی برای یه لحظه دلتو ازشون برداری و بیخیال بشی .

هر دوشون توی زندگی محبوب به حساب میان ؛
هر دو معشوقن ؛
هستی آدم به هر دوی اونها وابسته ست ؛
دلت ،‌قلبت ، برای هر دو می تپه و تالاپ تالاپ می کنه ؛‌
روحت به امید اونها شاد و زنده ست ؛

یکی خداست .... یکی هم اونی که یا همسرته یا آرزو داری که همسرت باشه ، هم دل ،‌ همراه ، همسفر ، همـ.........

خواهم تو شوی محبوب دلم        چون نرگس مست دیوانه من
رویت رخ من سویت ره من        هستی چو بهشت کاشانه من
پروانه من  پروانه من                    بی تو چه کنم مستانه من 
آوای تو شد هر نغمه من                 ای لاله من بردی دل من


والسلام
سلمان
نظرات 11 + ارسال نظر
گلتاج چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:32 ب.ظ

هنوز بهش نرسیدی وقتی رسیدی همچی بارش کنی که نفهمه از کجا خورده دلت خوشه بابا در مور خدا هم باید بگم رو زمین نیست اگه بود اونم در امان نبود تف به همه چی جز ....

[ بدون نام ] چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 05:41 ب.ظ

آره گلتاج حالم خوش نیست ولی تو هم به اونی که رسیدی یا تو عاشقش نبودی یا اون عاشق نبوده بیخودی قاطی نکن برای همه هم یه نسخه نپیچیم مرسی که بالاخره تونستی سر بزنی

الهام! چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:25 ب.ظ http://elham2590.persianblog.com

چه باحال بود!

. چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:26 ب.ظ http://.

گر عشق نبودی و غم عشق نبودی

چندین سخن نغز که گفتی که شنودی؟

گر باد نبودی که سر زلف ربودی

رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟؟

~~ پــگاه ~~ پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:46 ق.ظ http://JoVita.PerSianblog.Com

سلام بابایی جونم.......خوبین ؟ .....ایندفعه حرفاتون خیلی خیلی زیبا بود خیلی به دلم نشست واقعا راست می گین......شعرشم زیبا بود ...آخرش رمز جلوی در خونتونو فهمیدیم :ی
در مورد این آقای گلتاج......من نمی دونم چرا این روزا همه منفی فکر می کنند و منفی می گن ؟!!!! آدم دیگه جرات نداره از عشقای حقیقی بگه .......چرا ؟!! چون همه با یه چیز دگه قاطیش می کنند که اسمش عشق نیست .......
راستی بابایـــــــــی به این عمو حیدر هم بگو که با هاش قهرم..............اصلا با کل وبلاگتون قهرممممممم..........ایشششششششششش.............
~ بای

عزیز از مشهد پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:11 ق.ظ

اوممممممممممممم شرمنده من امشب فقط خندم میگیرهههههههههههههههه

سلمان پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:38 ق.ظ

سلام .. الهام جان ممنون که سر زدی .. پگاه جان از عشق گفتن سخته چون چیزی هست که هزاران ساله داره گفته میشه و شنیده میشه برا همین یه جورایی در برابرش موضع گیری میشه اما این گلتاج بانو از اوناست که نظراتش در اکثر موارد جالبه و صائب ، خودش هم می دونه که خاطرش برای من و بچه های این وبلاگ عزیزه ، حرف از عزیز شد ایراد نداره عزیز مشهدی تو هم بخند منتها اونی که می خنده یا مسخره می کنه یا هم که خودش اسیره میخواد دیگرون رو فریب بده (چشمک) .. شاد باشید .. والسلام

گلتاج پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:30 ق.ظ

پگاه جان یعضی وقتا عشق ما با تخیل و رویا قاطی می شه و آخرش به جنبه منفی می رسه ما ادمیم بازم می گم ما ادمیم حتی بعد معنوی ما در حال حاضر تا حدودی سوق به مادیات داره عشق خوبه ولی اگه منطقی باشه و قابل هضم عشق خوبه ولی نه اینکه تمام زندگی رو تحت الشعاع خودش قرار بده عشق خوبه ولی نه اینکه ادم به خودش ظلم کنه بخاطر عشقی که به مرور زمان قابل تغییره اصلا حالم بهم میخوره که بگیم فقط یه دل دارم و یه دلدار اصلا من نمی دونم هر جور راحتین عاشق بشین و بمونین و بمیرین مهم ارامشه که شماها شاید به این طریق به ارامش میرسین اوکی! اصلا می دونم نمی تونم بفهمم مدتیه مخم تعطلیله جمله بندی و حرفزدن ...خسته شدم تایپ کردم از اول نوشته مو خوندم هیچی حالیم نشد ولی بازم پاکش نکردم مگه همیشه باید حرفامون معنی دار و با دستور زبان فارسی مطابقت داشته باشه بی خیال که بی خیالی دوای هر دردیه

عزیز از مشهد پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:46 ق.ظ http://:d :d baba bikhi

ای بابا سلمان خارجی کی مسخره کرد اصلا خنده تلخ من از گریه غم انگیز ترست ... کارم از گریه گذشتست بدان میخندم
بعدشم من توی عشق اسارتی نمیبینم و نیازیم ندارم کسیو فریب بدم چون اصولا با کسی خورده برده ندارم (چشمک)

افتاب پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:16 ق.ظ


همیشه به یاد دارم به فراموشی بسپارم انچه را که اندوهگینم میسازد . اما....هرگز فراموش نمیکنم انچه را شادمانم میکند.

حاشا و ابدا که مرا دلگیری از آسمان نیست،
این سرشت ابر است که ببارد
اگر نبارد مرا راستی ادامه عمر چگونه است؟
ابر نمی بارد، عمر ادامه دارد و مرا غزلی بیاد مانده است که برایم تو خواندی......
از دور حرکت می کنیم تا به تو رسیم
تو اگر مانده باشی، تو اگر در خانه باشی
من فقط به خانه تو آمدم تا بگویم:
آواز ت را شنیدم
تمام راه از تو می خواستم مرا باور کنی که ساده هستم
تو اگر نبودی نمی دانستم که می توانم باران را در غیبت تو دوست بدارم
حقیقت دارد، تو را دوست دارم.....دوست دارم......تو را دوست دارم
…تو اگر مانده باشی، تو اگر در خانه باشی
من فقط به خانه تو آمدم تا بگویم:
دوست دارم مهربا نم................

پرده را بر داریم.
بگزاریم احساس هوایی بخورد ...

و عشق صدای فاصله ها ست "

سبز باشید

~~ پگآه ~~ پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 02:13 ب.ظ http://JoVita.PerSianblog.Com

سلام ........فقط به خاطر گلتاج جونم اومدمااااااااا من همچنان قهرمممممممممم.......
گلتاج عزیزم آره حق با توه آدم باید واقع گرایانه تر فکر کنه.......شاید من زیادی خوش بینم.......در مورد این اشتباهی هم که کردم معذرت.........آخه من هر کی باهام مخالفت کنه پسر می بینمش :ی جدیدا درجه ی فمینیستیم اومده بالا یه گروه هم تشکیل دادیم عضو هم می پذیریماااااااااا.......تو رو رایگان عضو می کنم :ی راستی چند تا از آقایون هم در خواست عضویت کردن منم گفتم اشکالی نداره ولی توقع ترفیع درجه نداشته باشینااااااااااااااااااا..........
خب خب خب خدانگهدارر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد