فاش میگویم واز گفته خود دلشاد

فقط حق را جمیل یافتم



سلام

خب در مورد اون فیلم مثل اینکه اصلا کسی خوشش نمیاد حرف بزنم  پس بی خیال ولی نگاهش کنید از نظر کارگردانی که خیلی بده انقدر اشتباهات داره که خواستم بشمارم از دستم در رفت ولی موضوع خوبی داره بدک نیست البته اونم  زیاد چنگی به دل نمیزنه



ولی امروز یه سر وب یکی از بچه ها زدم دعاهای خوبی داخلش بود خوبه دعا کردن خیلی دوست دارم یه طوری حرف زدن با خدارو دوست دارم بهم آرامش میده


این روزا بد طور به خدا احتیاج دارم  البته ما همه محتاجیم به خدا منم  مثل همه هرکسی یه نیازی داره

امسال با اینکه تو رژیم غذای هستم شب به شب فقط شام میخورم ولی نمیدونم چرا روزه نمیگیرم البته میدونم ولی خب دلیلی نداره برای کسی بگم

خدا هرچی به حق بوده دسته خودت گرفتی مرگ حقه اما نه به دسته خود انسان

خدایا به خدای خودت خسته شدم خسته مارو بفرست همونجای که بیرونمون کردی

البته یه شعر هست به زبان شوشتری گفته شده جالبته فکر کنم موضوعشو یه بار گفتم ولی خب چیزای قدیمی یه بار دیگه داره مد میشه

شاعر میگه خدایا حضرت آدم رو برای دو دونه گندم از بهشت بیرون کردی بعد ما هی داریم گندمارو آرد میکنیم نون درست میکنیم میخورم میخواهیم بریم جای اون حضرت رو بگیریم مگر میشه 

 

پدرم روضه رضوان بدوگندم بفروخت******** ناخلف باشم اگر به جوی نفروشم (من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم )


من یکی از این بیت خوشم میاد یکی از
من ملک بودم وفروس برین جایم بود ****** آدم آورد در این دیر خراب آبادم 

این دوتا بیت از دیوان حافظ یه طوری آرومم میکنه نمیدونم چرا احساس میکنم بی مسئولیت میشم این برام یه کم آرومی میاره 


آبدارچی
نظرات 10 + ارسال نظر
مهربانو شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 06:20 ب.ظ http://mahemehr.persianblog.com

سلامممممممممممم. اولللللل. من خودمو میکشم آخرش فیلم را پیدا میکنم و بعدش میام نظرمو میگم. نگین کسی خوشش نمیاد صحبت کنید درموردش بگین فیلمو نمیتونن پیدا کنن. من خیلی فیلم قدیما نگاه میکردم و یادمه زنگای تفریح و بعضی وقتا سر کلاس بعضی معلما میشستم مثل قصه گو برای بچه های کلاسمون فیلمو تعریف میکردم. اون زمان که یکدفعه طنز هژیرها دراومده بود همه بهم میگفتن هژیر. حالا چه ربطی داشت اینو گفتم خودمم نمیدونم. هر کاری یه علتی داره. منم یه مدت نماز خوندنمو تعطیل کردم . دلیلشم فقط خودمو خدا میدونه. ولی اونقدر بزرگواره که نماز و روزه نگرفتن ماها از بخشش کم نمیکنه. در مورد شعرتونم موافقمممم. راستی خیلی دلم مبخواست دوم و سوم و چهارم هم خودم باشم ولی اگه نظرو بفرستم دیگه نمیتونم مجددا نظر بدم. اینم از معایب بلاگ اسکای هست دیگه. ببخشید خیلی پرچونگی کردم. بای بای

سلام بانو . امید وارم که گیرتون بیاد . برای اینکه این مشکله بلاک اسکای حل بشه میتونید با آبجیتون یه مشورت کوتاه داشته باشدی شاید کمک کنه کمک نکرد خودم میگم از نواره بالا صفحه وب گذینه
Tools====internet Options===General===temporary internet files

بعد روی گذینه Delete Cookies کلیک کنید و اوکی رو انتخاب کنید مشکل بلاک اسکای حل میشه

فدای شما هرچی پسره روی سفر عقده چشمک

مهربانو یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 06:47 ق.ظ

سلام صبحتون بخیررررررررر. وایی چه راهکارایی مرسیییییییی. من با آبجیم مشورت نکردماا. چون صب میره شب میاد بعد میشینه پای سیستمش و نمیبینمشش. راستی من اونروز میخواستم یه کامنت برای افسون جون بزارم ولی چون قبلش کامنت گذاشته بودم نشد. حالا همینجا میگم امیدوارم حال مامانتون خوب خوب خوب بشه. فعلا بای بای

افسون یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:40 ق.ظ

سلام
در مورد فیلم که هیشکی ندونه خودم می دونم که من اصلا متاسفانه وقت برای بیرون رفتن هم دیگه ندارم چه برسه برم کلوپ به کلوپ دنبال فیلم گشتن
حالا ما که فیلم نمی خواییم یه وقت برنداری فیلمت رو بفرستی برامون ها ما که اصلا فیلم نمی بینیم .
بعدش در مورد دعا چی بگم
این روزها کار ما شده فقط دعا دعا دعا
من که هنوز از رو نرفتم ولی میخوام ببینم این خدای قادر خسته نشد از اینکه اینقدر درخونه اش رو با التماس و مشت می زنم
نه خسته نشد اگر شده بود که جوابمون رو می داد

افسون یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 09:25 ق.ظ

بخدا این لوطی نمی زاره

من هر موقع می خوام بیام و آپدیت کنم این لوطی زودتر آپدیت کرده یادش بخیر اون روزها هم که جمعمون سه نفری بود یکی دیگه زودتر پیشدستی می کرد ولی حالا .....
میخواستم همین جا از همه دوستای خوبی که به طریقی نگران من و مادرم هستن تشکر کنم یکی مثل مهربانو که خودش مظهر مهر و خوبی
باران عزیز که واقعا خوشحال می شم کامنتاش رو می بینم و وبلاگش رو مرتب می خونم
بابا شپلی
اون بلا گرفته اسمش چی بود هان میتی از مشهد
لوطی حیدر
و خیلیای دیگه
مرسی از لطف و محبت همتون ایشاا.. خدا به اندازه دل مهربونتون بهتون بده
اگر توی وبلاگ بعضی از دوستان کامنتی نمی زارم به این دلیل نیست که کدورتی وجود داره یا دوست ندارم من توی این کار خیلی تنبلم خیلی
درست به اندازه زنگ زدن و احوال دوستا رو پرسیدن توی این دوتاکار واقعا قصور می کنم می دونم
ایشاا.... می بخشین و در پناه لطف و دعاتون همیشه سایه مامان گلی بالای سرم بمونه همیشه ......

میتی یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:20 ق.ظ

هاااااااااااااان راست میگه من که چشمم به گوشی سفید شد ههههههههههههه راستی اگه دارین برا همدیگه دعا میکنین منم یادتون نره همین روزا باید با اسم سرباز وظیفه میتی از مشهد بیام (حالا خودمونیم عمرا اگه برم )

قابل توجه میتی از مشهد یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:30 ق.ظ

من جای ننه بابات بشم همین امروز تو رو می فرستم
آخه این همه هیکل گنده کردی که چی؟
هی می خوری می خوابی و چت می کنی
خجالت هم خوب چیزیه
مگه نون مفت تو مشهد که هی می ریزین تو گلو تو
ولی خودمونیم ها یه پادگانی برو که چیز داشته باشه چی بهش میگن ها اینترنت و چت و اینا
خب دیگه ما مرام و معرفتمون زیاده دلمون واست تنگ میشه جهندم ضرر چیکار کنیم دیگه به قول لوطی دامت برکاته (رضون الله تعالی علیه )
ما همه بازیچه یه الف دل ایم دیگه
ببینم مشتی میتی درست نوشتم یا نه

مهربانو یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 02:47 ب.ظ

سلام خوبین شما؟ میخواستم باذوق یه چیزی بنویسم . دیدم حرفم نمیاد . یه جوریم. برام دعا کنید. افسون جون اینسری خودتون پیشدستی کنید( چشمک) . آقا میتی عزیز از مشهد ایشالا که معاف میشین هرچند دعاهای من همیشه چپه ولی خب دیگه.

قابل توجه از اهواز :ی یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 02:49 ب.ظ

بیاو درستش کن از صب تا شب برو مثه لااله الا ا.. جون بکن با عرخ جبین نون در بیار بعد بیان بگن هیکل گنده میکنی هی ی ی روزگار ولی این حرف اخرت همچی به دلم نشست جدی بازیچه ایم

باران/ یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 07:32 ب.ظ http://manzelgah.blogsky.com

سلام به همتون.اول بگم بابا بلاگ اسکای برای من باز نمیشه تا شب.حتی وبلاگ خودمم نمیتونم ببینم. اون فیلمو من میگیرم میبینم گرچه یکجوری داستناش برام اشناست شایدم دیدمش.ضمنا ..هیچی.نمیدونم چرا حرفم نمیاد.افسون من دقیقا درک میکنم اون حالت تلفن نزدن و کامنت نگذاشتن ولی خواندن و به یاد بودن چطوریه.اونوقتم.هیچی.

مهربانو دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 03:38 ب.ظ

سلام خوبین شما؟ این سلام علیکام ایشالا امروز آخریشه و از دستم تا یه مدت راحت میشین. یعنی تا وقتی که اکانت دار بشم. هروقت یه کمیته پیدا شد که پول اکانت و تلفن بیشتر از روزی یکساعت و یا حتی خود روزی یکساعتمو قبول کنه من دوباره برمیگردم. پس تا اونموقع بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد