خوش است خلوت اگر یار یار من باشدمن آن نگین سلیمان به هیچ نستانمروا مدار خدایا که در حریم وصالهمای گو مفکن سایه شرف هرگزبیان شوق چه حاجت که سوز آتش دلهوای کوی تو از سر نمی​رود آریبه سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد
که گاه گاه بر او دست اهرمن باشدرقیب محرم و حرمان نصیب من باشددر آن دیار که طوطی کم از زغن باشدتوان شناخت ز سوزی که در سخن باشدغریب را دل سرگشته با وطن باشدچو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد

بچه ها آبدارچی رو میشناسید  همونی که همیشه چایش تازه دم بود




آبدارچی
نظرات 2 + ارسال نظر
ماه تنها سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:17 ب.ظ http://mahetanha.blogsky.com

سلام
باحال بود
موفق باشی
ماه تنها

میتی سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:09 ب.ظ

سلام خوبی داش بهنام دلم برات تنگ شده بوخودا . دیشب با محسن قلک بیرون بودیم کلی یادت کردیم راضی باشی:d الان همینجوری اومدم دیدم به به عجب سعادتی دوباره چشمون به نوشته هاتون روشن شد بهر حال خوش باشی هرجا هستی ایشالله بعد از خدمت یروزی بالاخره میام اهواز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد