مرگ



فقط حق را جمیل یافتم




مرگ  اسمش خیلی ترسناک بوده یه روزای
ولی امروز  روز هم آرزوش میکنن
 چند روز پیش یکی از دوستام بهم گفت دارم میمیرم تمور مغزی دارم نمیدونستم چی باید بهش بگم ولی جالب بود اولش بهم گفت نه برام ناراحت میشی نه اشکی میریزی نه چیزی قبل از اینکه بگه دارم میمیرم گفتم خب بگو قول میدم  بعد که اینو بهم گفت کولی خوش حال شدم گفتم خوش به حالت بهش بر خورد نمیدونم  خودش اولش بهم گفت نمیخواد برام گریه کنی

خب شما جای من بودید به یه دوست که داره میمیره چی میگید ؟

کاریم از دسته شما بر نمیاد !!

هرچی باشه ما ها عتقاد داریم عمر یه نفر دیگه میده خودشم میگیره ماها فقط شاید بازم به کمک اون زمانشو یه کم عقب جلو بندازیم !!!

خب  بعد یه باره دیگه بهش زنگ زدم  کلی از دستم ناراحت بود گفتم خودت گفتی برام ناراحت نشو گریه نکن از این جور حرفا منم نه ناراحت شدم نه گریه کردم تازه خوش حالم شدم

بهم میگه تو اصلا دل نداری !!!!‌ گفتم بابا چرا حرفای رویا جون  رو میزنی

بابا من آره اون دلی که شما میگید ندارم بابا کاری که از  دستم بر نمیاد بشینم دل داری چیرو بدم وقتی بلد نیستم .

ولی خدایش برای دوستام اگر کاری از دستم بر میمده کوتاهی نکرد کاری رو که بتونم انجام بدم توی کارای که بدونی حرفت کمک میکنه چرا حرف نزنی یا حداقل میتونی شنونده خوبی باشی ولی توی مرگ من یکی کاره ای نیستم .

اگرم روزی یکی از دوستم بهم بگه میخوام خودم رو بکشم حاضرم وسائل مورد نیازشو براش تهیه کنم چون اونی که میگه میخوام خودم رو بکشم احتیاج به یه دل سوزی های بی مورد داره
پس وسائل رو براش مهیا میکنم میدونم این کاره نیست چون اگر واقعا می خواست خودشرو بکشه به کسی نمیگفت  یکی از همسایه داشتیم  یه روز بهمون خبر دادن پسرش خودشو حلقاویز کرده حالشم خوب بود به کسیم نگفت وقتی خودکشی  کرد که کسی خونشون نبود میدونست تا ۱ ساعت کسی نمیاد نه مثل بعضی زنگ میزنن به دوستشون که دارم خود کشی میکنم بعد میزاره رفیقش که رسید پشته در شا رگ خودشو میزنه یعنی بابا من کم بود دارم خودکشی کردم که دیگران بهم نگاه کنن .......................


مرگ دسته منو تو نیست دسته اون بالا سریه هستش منم دوست دارم بمیرم ولی نه اینکه خودم خودم رو بکشم

پس بی خیال من در مورد مرگ البته اون دوست اینترنت نداره ولی گفتم بقیه برای خودشون دکون بقالی باز نکننن  خوش باشید زنده هزار سال که سختی های دنیارو ببینید



آبدارچی
نظرات 10 + ارسال نظر
ف شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 02:01 ب.ظ http://gastby.persianblog.com

حرفاتو درمورد کسی که میخواد خودشو بکشه و بوق و کرنا دست نمی گیره قبول دارم ... من محکوم شدم به کسی که دل نداره چون در مورد مرگ مثل شما فکر می کنم

[ بدون نام ] شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 03:39 ب.ظ

سلام
در مورد مرگ درسته ما آدمها حتی از درکش عاجزیم ولی اینکه همدردی نکنیم با کسی که بیماره یا کسی که احتمال می دیم در آینده نزدیک دیگه پیش ما نیست دور از انصافه بخصوص اینکه فکر کنی تا چند وقت دیگه نمی تونی ببینیش .
لوطی به این فکر کن که اگر حرفش راست بود اگر حتی خدا مهلت نداد یه بار دیگه چهره اش رو از نزدیک ببینی اگر رفت و دلت براش تنگ شد
اگر خواستی باهاش حرف بزنی
ولی در مورد انسانهای ضعیف النفسی که فقط و فقط برای خودشیرینی این حرفها رو می زنن حرفی نیست اونها حتی لیاقت مردن هم ندارن .
ولی عزیز این رو من باور دارم سعادتی که با عزتیش نصیب هر کس نمی شه ایشاا.... خدا به همه عمر با برکت بده با عزت بده و همه زندگی های شیرینی داشته باشن. به امید خدا

کلک شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:11 ب.ظ

فکر کنم اگه کسی یه دوستی مثل شما داشته باشه دیگه احتیاج بهدشمن نداره(:دی)

پدرخوانده شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:46 ب.ظ http://iranroozi.blogsky.com

سلام .. من حرفی واسه گفتن ندارم .. چیزی حدود دو ساعت براش روضه خوندم دیگه اینجا چی براش بگم .. فقط اینو بهش نگفتم : اولی که این موضوع رو گفتی یه جورای دیگه ای واسه من گفتی ، منم یه جورایی رفتم تو فکر که شاید میخوای چیزی رو به من بفهمونی بعد بیخیالش شدم ولی هنوزم شک دارم .. تا خودمو نکشتم منو از این شک دربیار D: .. شاد باشید .. والسلام

دختر دریا و گوشماهیها شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:48 ب.ظ http://www.fanoosedaryayi.persianblog.com

.... مرگ صدای موهومی است که بعضی وقتها توی تنهاییام. توی غصه هام توی خستگیهام توی تکراری بودنهای زندگی و روزهای رفته اونو احساس میکنم.... وقتی فکر میکنم میبینم چقدر وحشتانکه و من چقدر به این دنیا وابسته شدم اونوقته که مرگ رو واقعا احساس میکنم.... منتظر عاشقانه های شما هستم.... با بهترین آرزوها

باران/ شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:02 ب.ظ http://manzelgah.blogsky.com

سلام.
من هنوز مطلبتو نخوندم.ولی الانه میخونم.راستی منم امشب اپدیت میکنم.دلم برای همتون تنگ شده.
و بدانیم که اگر مرگ نبود زندگی چیزی کم داشت.
من مرگو دوست ندارم.هر وقتم فکرمیکنم یک روزی باید بمیرم جدی دلم میگیره از بس عاشقم.عاشق زندگی و سرزندگی.عاشق دوستام.عاشق خانوادم.عاشق همه چیزایی که میخوام ببینم.عاشق همه چیزایی که ندیدم.عاشق همه کارایی که دلم میخواد بکنم...وای نمیدونی من چقدرررررر عاشقم.
فدای شما.
باران/

آبی شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:50 ب.ظ

کمند یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 03:06 ق.ظ http://mahbanow.persianblog.com

سلام پدر خونده مردم از خنده ۰۰دیوونه بهش میگی خوش به حالت که داری میمیری
۰۰بهش میگفتی مثلا هر چی عمر شما بوده باقی عمر ما باشه ۰۰ این یکی بهتر نبود ۰۰بعدشم از مردن صرف نظر میکرد و با همون دست جارو میفتاد دنبال منو تو ۰۰ بابا خونده جونم برات پیغام گذاشتم تو وبلاگم بیا بخون نازنینم ۰۰ اولا اون نوشته ای که بهش ایراد گرفتی به مولا من خودم هم صد بار بهش ایراد گرفتم ولی از من خواسته شده که به ثبتش برسونم در وبلاگم دوستت دارم بیا سر بزن برات پیغام گذاشتم مرد

سلام کمند بانو . خوبی کمندی شما سوادتون درسته من که فکر میکنم یه کمی نم کشیده باشه ..... لطف بفرمایید وقتی مطلبی رو میخونی تا آخر بخون بعد نظر بده که این طوری قاطی نشه این مطلب رو من که به نام آبدارچی اینجا رو خط خطی میکنم نوشتم قربون سوادت بری خوش حالم کردی بازم به ما سر بزن و اگر میخوای اسم ببری توی قسمت نظر دهی دیوونه این جور چیزا بگی اول بخونش باشه بای بای

رویاجون یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:36 ق.ظ http://hrezarharf.persianblog.com

سلام لوطی خدا از سرت نگذره من کی گفتم دل نداری؟ بعدشم بابا کسی که داره میمیره خودشم می دونه که نمی شه بهش دروغ گفت و امید زندگی داد فقط من سعی می کردم کاری کنم که به اروزهایی که می تونم براش براورده کنم برسه ناکام نره (چشمک لوطی می فهمی منظورمو که تلفنی گفتم بهت ههههههههه یه نظر حلاله وای ههههههههه در مورد خودکشی اگه طرف خودشو کشت و مرد ناراحتی نداره اصلا تو حال خودش نبوده دردی رو هم احساس نکره اونایی که واسه جلب توجه اینکار رو می کنن من باشم اصلا توجه نمی کنم مجبور بشه واقعا خودشو بکشه دیگه چی بگم؟ یادت باشه اگه معشوقه مرگ باشی با لبخند خودتو میندازی تو بغلش ههههههههه .

کلک یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 04:24 ب.ظ

در زندگی از چیزی نباید ترسید فقط باید اونو درک کردحتی مرگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد